به گزارش مشرق، کانال تلگرامی اشراق مطلبی را با عنوان چرخش ترکیه به شرق که برگرفته از یادداشت سونر کاگاپتای، مدیر ترکیهتبار «برنامه ترکیه» در «اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» است منتشر کرد:
سونر کاگاپتای، مدیر ترکیهتبار «برنامه ترکیه» در «اندیشکده واشنگتن برای سیاست خاورنزدیک» طی یادداشتی در «فارنافرز» به ارزیابی سیاست خارجی اردوغان پرداخته است.
نویسنده بیان داشته که سیاست خارجی ترکیه نسبت به روسیه، چندان برای بایدن نامطلوب قلمداد شد که هنوز اردوغان را به کاخ سفید دعوت نکرده، ولی «تحکیم صفوف ناتو» آنقدر اهمیت داشت که بر نارضایتی از ترکیه فائق آمد تا قرارداد فروش جنگندههای F16 به آنکارا را در ازای موافقت ترکیه با پذیرش سوئد در ناتو، منعقد کند.
اما به نظر نویسنده، این امر «جهتگیری ژئوپلتیک ترکیه» را تغییر نمیدهد. زیرا برخلاف آتاتورک که اهل استانهای اروپایینشین عثمانی در بالکان بود، اردوغان اهل آناتولی است که «وابستگی عاطفی و سیاسی کمتری به غرب» داشته و با فرهنگ سیاسی سکولار نخبگان پیشین ترکیه، فاصله دارند.
بنابراین ترکیهی امروز، خود را نه در بلوک غرب بلکه «یک قدرت ترکیبی بین خاورمیانه، اوراسیا و اروپا» میبیند. زیرا حاکمان امروز ترکیه، اروپا را مقصر شکست عثمانی در جنگ بالکان و سپس فروپاشی عثمانی میدانند.
طبق این یادداشت، نخبگان امروز جریان حاکم اسلامگرا، فرزندان مسلمانان ترکتبار و اروپاییتباری هستند که به دلیل «آزار و شکنجه» در کشورهای حوزه بالکان پس از فروپاشی عثمانی، به آناتولی مهاجرت کردند. پس از اینکه مسلمانان راندهشده از روسیه نیز به آنها پیوستند، بلوکی قوی از جامعه مسلمان ترکیه تشکیل شد.
برخلاف کمالیستها که عموماً متولد بالکان یا فرزندان مهاجران اروپایی در ترکیه بوده و «خود را اروپایی محسوب میکنند» و توانستند ترکیه را به عضویت ناتو، شورای اروپا و سازمان همکاری اقتصادی، ملحق کنند، اسلامگرایان آناتولی؛ هویتی ملی و ترکتبار برای ترکیه قائل بوده و تعلق خاطری به عضویت در اتحادیه اروپا ندارند.
نویسنده بیان داشته که رهبران ترکیه نمیتوانستند شروط بروکسل برای رفع مناقشه قبرس را که عملاً به معنای جدایی این محدوده از ترکیه بوده، بپذیرند و به همین دلیل مذاکرات با شکست مواجه شد. علاوه بر اینکه آلمان و فرانسه نیز تمایلی به عضویت یک کشور مسلمان در اتحادیه اروپا نداشتهاند.
اردوغان پس از استقرار متوجه شد که «ترکیه خانهای در اروپا ندارد». به همین دلیل با همراهی نخبگان تجاری و رهبران سیاسی برآمده از آناتولی که بعدها عمده مدیران سیاسی، رسانهای و حتی قضایی ترکیه را تشکیل دادند ترجیح داد «تعهد خود را به سکولاریسم کمالیستی کنار بگذارد، روابط اقتصادی با روسیه را حفظ کند و ردپای سیاسی خود را در جنوب جهانی افزایش دهد».
تقابل روسیه و ترکیه با اروپا، سبب شده علیرغم رقابت در سوریه، لیبی و قفقاز، بتوانند فرآیند تقسیم حوزه نفوذ در این مناطق را مدیریت کنند.
طبق این یادداشت، در نگرش اردوغان که دوست دارد ترکیه به مثابه «مرکز امور» دیده شود، آنکارا «هویتهای متعددی دارد که هیچیک را به نفع دیگری کنار نمیگذارد. اگر خاورمیانهای است، پس تنها دولت خاورمیانه است که در ساحل دریای سیاه است. و اگر اروپایی است، پس تنها کشور اروپایی است که با ایران هممرز است. و اگر یک اوراسیایی است، تنها قدرتی است که به ناتو تعلق دارد».
برآمدن نخبگان آناتولی، محصول تغییر ترکیب جمعیتی ترکیه در دهههای گذشته و کاهش نفوذ اجتماعی نخبگان سکولار بر جامعه ترکیه است. اردوغان نه عامل این تغییر، بلکه نشانه آن است. شکاف نسلی ترکیه بین سکولاریسم و اسلامگرایی در آینده میتواند بار دیگر کفه قدرت را تغییر دهد.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.